به راستی عدالت بر جامعه حاکم است؟؟؟؟؟؟؟؟
هنوز هم نگاه ملتمسانه اش را که با سماجتی خاص در صدد فروش یک عدد فال به من بود در خاطر دارم .
کودکی هفت شاید هم هشت ساله!مظلومیت نگاهش عرش را می لرزاند.در آن سرمای زمستان پیراهنی نازک بر تن داشت
و کفشی پاره بر پا.
انبوه گیسوان مشکی اش با وزش باد سرد زمستانی به بازی در آمده بود .پوست لطیف کودکانه اش به خاطرسردی هوا کرخت
شده بود.به راستی آیا باید به این کودک ترحم میکردم؟!
چندین هزار از این کودکان در جامعه ای که ادعای عدالت و اسلامی بودن آن را داریم زندگی می کنند که دیده می شوند ونمی
شوند؟
چندین کودک هستند که آرزوی داشتن کانون گرم خانواده را دارند.آرزوی داشتن سقفی بر بالای سر/لباسی گرم برتن/یکشب
خوابیدن با شکم سیر/آرزوی رفتن به مدرسه.آرزوی کودکی......................................
کودکانی که به اجبار جامعه بزرگ می شوند.کودکانی که کودکیشان دردریای انبوهه مشکلات زندگی پستشان غرق می شود!
کودکانی که حقشان توسط خیلی از گردن کلفت های پولدار جامعه پایمال شده/پولدارهایی که این کودکان راانگل جامعه می
دانند و به دیده ی حقارت بر آنان می نگرند.
به راستی عدالت بر جامعه حاکم است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا آنکه تنها آن را شعار می دهیم وفریاد می زنیم تا انبوه درد های جامعه را درزیرسایه ی آن مخفی کنیم!!
به راستی چه زمان این چنین تفاوت های عظیم طبقاتی از بین خواهد رفت؟
چه زمان حق مظلوم از ظالم ستانده خواهد شد؟
چه زمان شاپرک رویای کودکانه ی کودک فقیر رنگ خواهد گرفت؟
چه زمان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟